همشهری آنلاین- لیلا شریف: زمین فوتبالی که در میانه نقش جهان اصفهان جای گرفته و خشکسالی ردی از ترکهای بیبازگشت بر تنش به جای گذاشته است، طرحی بود که بر پوستر باشگاه ذوب آهن اصفهان قبل از شروع رقابت با تیم همشهری خود یعنی سپاهان نقش بست و نشان داد که بازی فوتبال فقط محدود به کریهای ورزشی نیست؛ گاهی میتوان با چند طرح ساده در مسیر مسائل اجتماعی و فرهنگی هم قدم برداشت.
این پوستر فوتبالی با رنگ و لعاب اجتماعی، اولین تلاش باشگاههای فوتبال برای گره زدن فعالیتهای خود با موضوعات روز جامعه نیست؛ هر چند تاریخ دقیقی برای اولین برندسازی در این زمین نمیتوان پیدا کرد اما نیم نگاهی به تلاش باشگاههای فوتبال ایران نشان میدهد که این تغییر در چند سال اخیر رونق گرفته است.
یک روز حضور زنان در ورزشگاه، بهانهای برای طراحی پوستر مسابقات میشود و روزی هم چهرههای فرهنگی جا پای فوتبالیستهای محبوب میگذارند تا شاید به جای کریخوانیهای پرحاشیه، این بار فرهنگ و جامعه همان وزنه سنگین در مسیر رقابتها باشد.

پوستری با لبخند زنانه
بیشتر پوسترهای طراحی شده برای مسابقات فوتبال، مربوط به لیگ مردان است اما لیگ زنان هم با طراحیهای خاص تلاش کرده است تا از این مسیر جا نماند.
اگر بخواهیم از سهم زنان در پوسترهای فوتبال صحبت کنیم شاید بتوان پوستر تیم فوتبال زنان ملوان بندر انزلی را یکی از طراحیهای خلاق نام برد؛ تصویر بازیکن جوان تیم در قامت و فیگور شخصیت کارتونی ایکیوسان که نمادی از تمرکز است.
در میان پوسترهایی که با الهام از تصاویر زنان منتشر شد، تصویر یک مادر و دختر خرم آبادی همان تصویر ماندگاری است که از حضور زنان لر در ورزشگاه خرم آباد ثبت شد. هر چند این شرایط ویژه به دلیل محرومیت یک جلسهای خیبر از سوی کمیته انضباطی و محدود شدن تماشاگران به زنان، رقم خورد اما تصویر دختر و مادری که با درخشش لباس زنان لر و پرچم تیم محبوبشان راهی ورزشگاه شدند، تلاشی بود برای اینکه تلخی این محرومیت از ذهن طرفداران کم شود.

مشاهیر هم پا به توپ شدند
تلاش تیمهای فوتبال برای تغییر زمین بازی و همراه شدن با موضوعات فرهنگی موجب شد تا پای مشاهیر ایران هم به پوسترهای قبل از شروع مسابقات باز شود.
پروین اعتصامی، محمود فرشچیان در کنار قهرمانان ملی مورد توجه تیمهای فوتبال قرار گرفتند.
گل گهر سیرجان یکی از همین تیمها بود و در آخرین روزهای ۱۴۰۳ زمانی که قرار بود با تراکتور تبریز به رقابت بپردازد، در اقدامی خلاقانه، تصویر حسین خان بچاقچی قهرمان ملی اهل کرمان را در کنار ستارخان (سردار ملی) و باقرخان (سالار ملی) قرار داد تا این بار به جای کریخوانیهای بیفایده، یاد این قهرمانان وطن دوست را تبدیل به همان نقطه اشتراک و وحدت کند.
البته این تیم در یک پوستر دیگر که با رویکرد فرهنگی و برای همان مسابقه نقش زده شده بود، از تصویر پروین اعتصامی شاعر شناخته شده اهل تبریز بهره برد.
تیمهای اصفهانی هم علاقه خاصی به استاد محمود فرشچیان نقاش معروف و چهره ماندگار معاصر و اهل اصفهان دارند و در هر بزنگاهی این هنرمند محبوب را به رخ تیم رقیب میکشند؛ درست مانند عرض اندام تیمهای ذوب آهن و سپاهان برای رقبا.

پاس گل به هوادار
شهرام فرهنگی روزنامه نگار در یادداشتی به این موضوع پرداخت و نوشت:« سالهای سال برای طرفداران تیمهای فوتبال سئوال بود که این عنوان «باشگاه فرهنگی ورزشی» که پیش از نام تیم محبوبشان آورده میشود، «دقیقا» چه مفهومی دارد؟ ورزشیاش که خب، روشن بود اما فرهنگی؟ باشگاههای فوتبال چه فعالیتهایی در حوزه فرهنگ داشتند؟ حتی گاهی این سئوال در گفتوگوهای تلویزیونی از مدیران باشگاهها پرسیده میشد اما از لابهلای کلیگوییهای مدیران فوتبال هیچ پاسخ دندانگیری به گوش مخاطب نمیرسید. حرفزدن از نکتههای گلدرشتی مثل وابستهبودن زندگی خیلیها به برد و باخت تیم محبوبشان، تولید تفریح و سرگرمی برای جامعه، الگوسازی برای بچهها و ... در بهترین حالت فقط تعریفی از جایگاه فوتبال در ذهن بسیاری از افراد جامعه بود اما به این سئوال پاسخ نمیداد که تیمهای فوتبال چه کنشی در مسائل فرهنگی جامعه دارند که آنها را باشگاههای «فرهنگی» ورزشی میخوانند؟
این درست که تمام مردم یک شهر – شهرهای کوچک عاشقانه و یکپارچه – در روزِ بازیِ تیم محبوبشان بیقرار میشوند. مثلا باید روز بازی ملوان در انزلی باشید تا به چشم خودتان ببینید بندر چگونه به معجزه فوتبال تغییر چهره میدهد و به شکل معبدِ کوچک فوتبال درمیآید. یا آبادان، روزی که صنعت نفت بازی دارد. واویلا! عشق پرحرارت به آبی و قرمز و زرد و تراکتور در شهرهای بزرگ هم که نیاز به توضیح ندارد ولی – همچنان - بااین همه فرصتِ گُل، ایدههای فرهنگی باشگاههای ایرانی خیلی کم به ثمر میرسد. خیلی کم، به اندازهای اندک که تنها دلخوشی فرهنگی در فوتبال ایران همچنان پوسترهای روز بازی است. این ایده وارداتی – به تقلید از لیگهای اروپایی – از چند فصل پیش در لیگ برتر ایران با کُریهای رایج باشگاهی شروع شد؛ گاندویی که به شکار شیر میرفت! شش و چهار و چهره یاغی روی پوستر؛ خط و نشان... بعدتر خلاقیت بیشتری در طراحی این پوسترها دیده شد؛ ملوانان با پیراهن فصل جدید روی عرشه کشتی، سپاهان در سیوسه پل و ... تلفیق هویت تاریخی شهرها با تیمهای فوتبال، ایدههای باشگاهها در طراحی پوستر بازی را به بلوغ رساند و حالا با پیامهای کوتاه و تاثیرگذار اجتماعی، بدون تردید میتوانیم پوسترهای تیمهای فوتبال را در زمره کالاهای فرهنگی قرار بدهیم. هرچند خیلی اندک ولی همین اندک هم گاهی با پیامهای ماندگار در حافظه تاریخی فوتبال ایران ثبت میشود. مثلا بهنام نخستین تیمهایی که پوستر روز بازیشان را به حضور زنان روی سکوها اختصاص دادند. مثلا...»
نظر شما